سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مشق شب
چند روزی است که محافل سبز نشان می کوشند از فرصت سیزده آبان استفاده نموده و جهت شعارها را تغییر دهند؛ کاری که در روز قدس نیز اتفاق افتاد.بنا به برخی از گفته ها قرار است آقای میر حسین موسوی هم از مقابل دانشگاه تربیت مدرس به سوی سفارت روسیه حرکت نماید و در آنجا سخنرانی کند. ام سوال این جا است که آیا مشکل آمریکا حل شده است و دیگر آمریکا برای ملت ایران ایجاد مشکل و دردسر نمی کند. خیلی جالب است سبزها همیشه به آقای احمدی نژاد انتقاد م یکنند و می گویند که سیاست خارجی ایشان تنش زا است آیا این گونه اقدامات تنش زا نیست؟امام راحل سال ها پیش فرمودند که آمریکا شیطان بزرگ است و هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بریزید. آیا حضور در برابر سفارت روسیه و سر دادن شعار مرگ بر روسیه پیروی از خط امام است؟ سفارت آمریکا و تجمع در برابر آن نمادی از مبارزه با استکبار است. این نماد نباید شکسته شود ولی این گونه حرکات سبب شکسته شدن این نماد می شود. مراسم سیزده آبان که بیانگر روح استکبار ستیزی ملت ایران است در قالب حضور و تجمع نمادین در برابر لانه جاسوسی آمریکا نمود پیدا می کند. و به نظر می رسد کسانی که می کوشند در جایی دیگر تجمع کنند اصلا روح استکبار ستیزی ندارند و با این گونه اقدامات می خواهند به مرور زمان این مراسم نمادین را هم لوث کنند. سیزده آبان نشان می دهد که سبزها در ادعاهای خویش چقدر راستگو هستند.
  

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط محمدرضا فلاح 88/8/12:: 7:41 عصر     |     () نظر
هر کس که نداند وقتی شعار "رای من کجاست" را می شنود خیال می کند میر حسین موسوی حتی یک رای هم نداشته است و همه آرا به نام دیگر نامزدها خوانده شده است اما وقتی به آرای اعلام شده مراجعه می کنیم می بینیم که این فرد در انتخابات 13 میلیون و 216هزار و 411 رأی را کسب کرده است که 2166245(دو میلیون و صد و شصت و شش هزار و دویست و چهل و پنج) رای آن مربوط به شهر تهران است  و مر حسین در تهران بیش از احمدی نژاد رای آورده است. طرفداران موسوی خیال می کنند که هر نظر ی خودشان دارند بقیه هم همان نظر را دارند. باید به این طرفداران گفت که تو که می پرسی رای من کجاست؟ رای تو اگر در تهرانی یکی از همین دو میلیون و خرده ای رای است. رای تو به حساب آمده است  که اگر به حساب نمی آمد میر حسین رای کمتری داشت. وقتی همه رای های میر حسین را با هم جمع کردند بیش از سیزده میلیون و اندی نشده است. چرا خیال می کنید میر حسین بیشتر رای داشته است. جمع کنید این مسخره بازی ها را و بروید پی کارتان    

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط محمدرضا فلاح 88/5/18:: 4:33 عصر     |     () نظر
22 خرداد انتخابات برگزار شد و تقریبا دو هفته بعد شورای نگهبان صحت انتخابات ریاست جمهوری را تایید کرد؛ یعنی این که انتخابات به سلامت برگزار شده است و آن کسی که به عنوان پیروز انتخابات از سوی وزارت کشور اعلام شد به راستی پیروز انتخابات بوده است. 12 مرداد هم در حضور مقام معظم رهبری مراسم تنفیذ برگزار شد و 14 مرداد در صحن مجلس آقای احمدی نژاد سوگند یاد کرد. در این میان برخی نمایندگان مجلس که در گروه اقلیت هستند بر اساس این مبنا که دولت و ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد مشروعیت ندارد در مراسم تحلیف شرکت نکردند.حال سوال من از این نمایندگان این است که شما چرا شرکت نکردید؟ آیا به راستی آقای احمدی نژاد را قانونی نمی دانید. شورای نگهبان سلامت انتخابات را تایید کرد و رهبر معظم انقلاب هم رای مردم را تنفیذ کردند. یعنی راس حاکمیت و نهادی که در قانون اساسی مرجع بررسی سلامت انتخابات است، صحت این انتخابات را تایید کرده است. عدم حضور این نمایندگان و مشروع ندانستن آقای احمدی نژاد به معنای نادیده گرفتن قانون و دیدگاه رهبری است. این نمایندگان توجه ندارند که حضورشان در مجلس بواسطه نظر شورای نگهبان بوده است و اگر شورای نگهبان صلاحیت این افراد و صحت انتخابات در حوزه آنان را تایید نمی کرد، ماموران بهارستان آنان را داخل محوطه بیرون مجلس هم راه نمی دادند و اگر امروزه بر صندلی های سبز مجلس تکیه می زنند و از مواهب بی شمار نمایندگی بهره می برند همه به خاطر شورای نگهبان است. اگر این نمایندگان شورای نگهبان را صالح نمی دانند باید از همین امروز به شهر و دیار خود برگردند  و به کار سابق خویش مشغول شوند زیرا حضورشان در مجلس بواسطه نظر همین شورای نگهبان ناصالح است و از آن جا که اینان شورای نگهبان را صالح نمی دانند پس حضورشان در مجلس هم وجهی ندارد. این نمایندگان بهتر است بروند و از همین الان بیانیه های تند خویش را علیه شورای نگهبان آماده کنند؛ چرا که اینان با نمایندگان متحصن دوره ششم هیچ فرقی ندارند و همان طور که انان رد صلاحیت شدند این ها نیز رد صلاحیت می شوند چرا که هر دو از حاکمیت و محدوده پایبندی به قانون خارج شده اند و دیگر صلاحیت ندارند. این نمایندگان با این کار دست به یک خودکشی سیاسی زدند.   

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط محمدرضا فلاح 88/5/18:: 4:19 عصر     |     () نظر

هفته گذشته مراسم تنفیذ برگزار
شد. میزبان آن جلسه مقام معظم رهبری بودند. افراد بسیاری در این مراسم شرکت کرده
بودند و افرادی هم در آن جلسه حاضر نبودند. با مشخص شدن شرکت کنندگان و غایبان این جلسه، موج گسترده
تخریب در وبلاگ ها و سایت ها و صفحات شخصی طرفدارن میرحسین موسوی علیه شرکت
کنندگان در این جلسه به راه افتاد. مثلا در صفحه فیس بوک محمدرضا شریفی نیا دیدم
که طرفداران میر حسین، این بازیگر را به باد دشنام گرفته بودند و البته بقیه شرکت
کنندگان هم بی بهره نبودند. البته باز به این مساله خواهم پرداخت اما نکته ای که
در این پست می خواهم به آن بپردازم بررسی دیدگاه طرفداران میرحسین درباره جایگاه
شهروندان است. این سخن که نباید شهروندان را تقسیم بندی نمود و ما شهروند درجه یک
و دو نداریم بارها از زبان طرفداران میر حسین شنیده شده است و گوش فلک را با این
حرف پر کرده اند. اما واکنش آنان نسبت به جلسه تنفیذ و برخورد آنان در قبال حاضران
جلسه نشان داد که آنان بیش از هر گروه دیگری شهروند درجه یک و دو را قبول دارند.
کسانی مانند آقایان احمد نجفی و عمو پورنگ و شریفی نیا و قطبی و ده نمکی و مجید
مظفری و ... از سوی این طرفداران تحقیر می شوند. این طرفداران با حالتی تمسخر آمیز
می گویند جای خالی هاشمی و ناطق و کروبی و خاتمی را در جلسه عمو پورنگ و واحدی و
قطبی پر کردند. آیا این چنین عباراتی بوی تقسیم بندی شهروندان را نمی دهد. اگر
هاشمی شهروند است عمو پورنگ و شریفی نیا هم شهروندند. مجید مظفری و قطبی می توانند
برای خود نظر داشته باشند؛ مگر احمد نجفی و عمو صمصامی(رستگاران) باید حتما نظری
مانند شما داشته باشند. آنان به هر دلیل این انتخابات را قبول داشتند و به نتیجه
اش تن دادند و در مراسم تنفیذ شرکت کردند. خاتمی و هاشمی و کروبی هم می توانند نظر
خود را داشته باشند. تحقیر افراد حاضر در جلسه با شعار برابر بودن همه شهروندان
منافات دارد و طرفداران میر حسین باید در شعارها و انگیزه های خود دقت کنند.      


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط محمدرضا فلاح 88/5/17:: 10:28 عصر     |     () نظر
همیشه وقتی از عملیات های برون مرزی سپاه چیزی می شنیدم مثل همان هجوم موشکی که به مواضع منافقان در خاک عراق داشتند دو تا سوال برای من ایجاد می شد. یکی این که چرا این کار را در مورد اشرار در شرق کشور انجام نمی دهد و دیگر این که چرا در مورد مهاجمان اینترنتی اقدامی انجام نمی دهند. به هر حال از ماموریت های سپاه همین چیز ها است دیگر. امسال برای سال تحویل و ایام تعطیلات نوروزی به شهرستان رفته بودیم و خوب دیگر آن جا آن قدر سرمان شلوغ بود که دیگر فرصت نمی کردیم به اخبار گوش کنیم تا این که روزی یکی از بستگان به منزلمان آمد و اتفاقی صحبت از توطئه های فرهنگی شد و ایشان گفت که بله اخیرا سپاه یک تعدادی را دستگیر کرده است که از طریق سایت های اینترنتی جوانان را اغفال می کردند. حساس شدم. خیلی دلم می خواست بدانم سپاه کدام سایت ها را منهدم کرده است. امیدوار بودم همان چند سایت معروف در زمینه مسائل مبتذل و ضد اخلاقی نیز در شمار آن سایت ها باشد. وقتی پیگیر شدم و دیدم آن اتفاق افتاده است خیلی خوشحال شدم. خوشحالم از این که آویزون سقوط کرد. امیدوارم بقیه آویزون صفت ها هم سقوط کنند. دست مریزاد به بچه های سپاه با این کار ارزشمندشان.

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط محمدرضا فلاح 88/1/23:: 10:38 صبح     |     () نظر