این مطلب بخشی از یک مقاله است که در مجله پویا نوشته ام. از آن جا که این بخش با بحث این روزها تناسب دارد آن را نقل می کنم . دوستان می توانند اصل مقاله را در این جا بخوانند
از نظر ادوارد سعید، افراد دو دستهاند: از یک طرف کسانی که به جامعه، به همان صورتی که هست تعلق دارند؛ کسانی که بدون احساس ناموزونی یا اختلاف عقیده در آن جامعه شکوفا میشوند. کسانی که میتوان آنها را «هوراکشان» یا «آری گویان» نامید و در طرف دیگر «نه گویان». اینها افرادی هستند که با جامعه خود در تضادند و در نتیجه، نا فرمان و تبعیدیهای جامعه به شمار میآیند. این ویژگی تبعیدی بر اندیشمندی همچون «امین» کاملاً منطبق بود. «سیدمحسن امین» را همه با «اعیانالشیعه» که دایرةالمعارف بزرگی دربارة بزرگان شیعه است، میشناسند؛ امااین شخصیت در کنار فعالیتهای علمی خویش به آیینهای انحرافی که در میان شیعیان رواج داشت، واکنش نشان میداد و هر کدام را که نمیپذیرفت، به صراحت اعلام میکرد؛ مثلاً دربارة مراسم نقاره زنی در حرم امام رضا«علیه السلام» میگوید که این کار از کارهای جاهلان است؛ ولی آنچه بیش از هر کار دیگری اعتراضات را علیه او برانگیخت، موضعگیری او دربارة زنجیر زنی، قمهزنی و شکافتن سر با شمشیر و... بود. استاد سیدحسن امین در این باره میگوید: «در دمشق همه ساله این نوع مراسم در اطراف حرم حضرت زینب انجام میشد و هنگامی که ایشان به دمشق رفتند، سال اول از شرکت دراین مجالس امتناع کرد. سپس در سال بعد افرادی را روانه نمود تا از برگزاری این مراسم جلوگیری نمایند و پیغام داد که اگر کسی امتناع ننماید، با زور و قوه قهریه رو برو خواهد شد.
این مسأله باعث بروز سر و صداهایی شد. ایشان هنگام حضورشان در لبنان فتوا به حرمت این کارها دادند. این فتوا باعث شد که یکی از علمای شهر «نبطیه» کتابی را در رد ایشان تألیف نماید و در آن کتاب تصریح نمود که این مراسم از قدیم الایام بوده و بر این مسأله اجماع شده است. ایشان در پاسخ به اوکتابی به نام «التنزیه» نوشت که باز مخالفت با ایشان را تشدید نمود؛ تا آنجایی که در مراسم عاشورا در شهر بصره، زنی فاحشه را به عنوان بازیگر نقش سیدمحسن امین در خیابانهای شهر به گردش درآوردند. مخالفین ایشان استدلال میکردند که شمشیر زنی و قمهزنی با این که اذیت نفس است، لیکن این مانعی ندارد؛ زیرا حضرت عباس«علیه السلام» نیز این اذیت راتحمل نمودند. ایشان پاسخ دادند که اگر این خبر صحیح باشد، اولاً حضرت عباس«علیه السلام» معصوم نبوده و فعل ایشان برای دیگران حجت نمیباشد و ثانیاً این بزرگوار در راه اسلام و امام حسین«علیه السلام» آن شکنجه و اذیت را تحمل نمود، نه در راه باطل. این پاسخ، آن هم دربارة حضرت ابوالفضل«علیه السلام» که عوام الناس، آن بزرگوار را در رتبة امامان معصوم قرار میدهند، طوفانی از مخالفت در عراق و ایران و حتی هند برپا ساخت و حوزة نجف را به دو گروه تقسیم کرد: گروهی موسوم به امویین که همان طرفداران مرحوم امین بودند و گروهی به نام علویین که مخالف او بودند؛ اما سیدمحسن امین ایستاد و عقیدة باطل عوام را تخطئه کرد.»
کلمات کلیدی: