نمی توان انقلابی بود و دغدغه انقلاب نداشت یا حرفی از خطراتی که می تواند این انقلاب را تهدید کند نزد و یا به آن فکر نکرد. پدران و مادران ما انقلاب را با رهبری امام آفریدند. آنان خسته از ستم رژیم شاه بودند و آرزوی روزگاری را داشتند که دیگر رنگ سیاه ظلم چشمی را نیازارد.آنان دغدغه دین داشتند و دوست نداشتند صدای شکسته شدن استخوان های دین را در میان چرخ دنده های سیاست بازی و دنیازدگی حاکمان بشنوند. می خواستند نام دین همه جا با احترام یاد شود و دین نه مایه فقر و فلاکت و عقب ماندگی و نوعی افیون بلکه اکسیری حیات بخش قلمداد شود. از نابرابری طبقاتی ناراحت بودندو از اینکه در کنار کاخ ها کوخ ها باشد و صدای مظلومان بلند شود اما هنوز از خانه خودش نیز فراتر نرفته خاموش شود. آن چه در آن دوران دل ها را می رنجاند چهره کریه فقر و فلاکت بود که می شد آن را به راحتی دید اگر کسی اندکی رنگ و لعاب های دروغین پیشرفت واراداتی مونتاژی را کنار می زد. هر انسان آزاده ای با دیدن چنین وضع رقت انگیزی صدایش به اعتراض بلند می شد و صد البته که دستگاه رژیم ان را در نطفه خفه می کرد. اما پدران و مادران ما با رهبری امام انقلاب کردند تا دیگر چنین نباشد و ایران چنین وضعی را به خود نبیند. ما فرزندان آنان کارشان را می ستاییم و از این که بنیان آن نظام را برانداختند خشنودیم اما ما نیز دغدغه داریم ما نیز از فقر متنفریم و از این که برخی دین را در قربانگاه مصلحت های سیاسی فردی و آنی ذبح کنند بر می آشوبیم. هیچ دوست نداریم ظلمی شود تا صدای مظلومی بلند گردد. ما دوست داریم دین به گونه ای عرضه شود که این تلقی نشود که دین افیون ملت ها و توده ها است و این را مطالبه ای به حق می دانیم. من هر گاه بانگ جدیدی از آقا مقام معظم رهبری می شنوم به وضوح در ورای این بانگ می بینم که ایشان دغدغه انقلاب را دارند و نمی خواهند کسی چنین تصور کند که انقلاب در رسیدن به اهدافش ناکام مانده است و این نظام با نظام پیشین تفاوتی ندارد.
جنبش عدالت خواهی، جنبش نرم افزاری، اسلامی کردن دانشگاه ها، اعلام خطر نسبت به تهاجم فرهنگی و این آخری مدیریت تحول در حوزه همه برای آن است که انقلاب به اهدافش برسد
کلمات کلیدی: