به این دو سوال و پاسخ های آن دقت کنید.این ها پاسخ هایی است که خانم لیلا حاتمی به سوالات خبرنگار روزنامه عربی زبان الحیات داده اند. در پاسخ ها نکاتی است که توجه به ان ها جالب است
1.کارهای تلویزیونی شما در ایران موفق بوده است.چه چیزی باعث شد تا در تلویزیون نیز فعالیت کنید در حالیکه شما پیشنهادات سینمایی زیادی نیز دارید؟
تلویزیون قصد دارد که تمامی سینما را به سمت خود جذب کند و این کاریست که شروع کرده است. هفت سال قبل و پس از بازی در فیلم دوم خود به مدت سه سال بدون کار بودم. تمامی داستانهایی که به من پیشنهاد میشد، سبک و بیارزش بود.هنگامی که پیشنهاد کار تلویزیونی ارائه شد، بسیار خشنود شدم. داستان آن فیلمنامه مربوط به دختری از دهه بیست قرن گذشته در ایران بود. تشویق شدم چرا که لباسها متفاوت بود. با این حال سه ماه تردید داشتم. معتقد بودم که هنرپیشه سینما نباید در تلویزیون ظاهر شود. کار در تلویزیون در نظر من بسیار بد و در ردیف کارهای تبلیغاتی بود.با این حال آنچه که باعث شد تا در پذیرش آن پیشنهاد تشویق شوم، مشارکت همسرم و سناریوی جالب آن و همچنین پیشنهاد مالی خوب بود. آن سریال بسیار موفق بود ولی با این حال من زیاد راضی نبودم و احساس خجالت میکردم به طوری که حتی نمیتوانستم در برابر خانواده خود ظاهر شوم.
و اما نکته مربوط به این پاسخ: سال ها پیش وقتی برای اولین بار سریال طنز شهر قشنگ از سیما پخش می شد بازیگران زنی نیز در این سریال ایفای نقش می کردند و البته گاه نقش مثبتی هم داشتند و تصویری که از آن ها در ذهنم داشتم تصویر زنانی بود که باحجابند. مدتی پس از اتمام این سریال یکی از نشریات با این بازیکنان زن مصاحبه کرده بود و عکس هایی از آنان را چاپ کرده بود.وضع حجابشان با آن چه که در سریال شهر قشنگ از آنان دیده بودم از زمین تا آسمان تفاوت داشت و بسیار بدحجاب بودند.برایم این سوال همان زمان ایجاد شد که چرا این خانم ها که در بیرون از محیط کار این چنین حجابی دارند چرا در آن جا این گونه با حجابند.یا به حجاب اعتقادی ندارند پس به کاری تن داده اند که به آن اعتقادی ندارند و یا به حجاب اعتقاد دارند پس چرا حجابشان این گونه است. بعدها فهمیدم که خیلی عوامل است که انسان را به کارهایی وا می دارد که مایه شرمساری است ولی فرد آن را انجام می دهد.
پول کاری می کند که فرد حاضر است کاری را که مایه شرمساری است انجام دهد.
ولی با این حال پیشنهاد جدیدی در تلویزیون را قبول کردید.
سناریوی آن مرا جذب کرد.داستان زندگی زنی در دهه بیست و سی عمرش بود.قرارداد را امضا کردم و پس از تصویربرداری نیمی از قسمتها آن اتفاقی که نمیخواستم رخ داد. باید چادر سر میکردم. امکان نداشت که زنی در آن شرایط چادر به سر کند. او زنی فعال و با نشاط در جامعه بود و غیرمنطقی بود که در آن دوره زمانی با چادر رفت و آمد کند.به همین دلیل باید در خانه میماند و از فعالیتهای خود چشمپوشی میکرد.سناریو تغییر کرده بود. در عین حال در آن سریال مجبور به ازدواج با کسی شدم که «شخص منفی» بود و تمامی نگاههای عاشقانه حذف شد، حتی در صحنههایی که با همسرم در آن بازی میکردیم، ولی هیچ راهی برای بازگشت نبود.من از شدت ناراحتی گریه میکردم و با مسئول برنامه صحبت میکردم ولی آنها فقط وعدههای بیثمر میدادند و نمیدانم چرا مردم این سریال را دنبال میکردند.
و اما نکته مربوط به این سوال: به این سوال پاسخ دهید: چرا خانم لیلا حاتمی گریه کرد؟
1. چون مجبور بود چادر سر کند
2. به نظر ایشان منطقی نیست که زن فعال و با نشاط به خاطر حجابش در خانه بماند
3. در طی فیلم نمی توانست به مردی نگاه عاشقانه کند
4. همه موارد
نکته بعدی مربوط به این سوال نگاهی است که این خانم به مردم دارد. البته باید به ایشان حق داد. وقتی در یک سریال فردی بازی می کند که به شعور مردم احترام نمی گذارد چرا باید مردم این سریال را دنبال کنند؟
کلمات کلیدی: