انسان هم جسم دارد و هم روح. همان گونه که اگر فرد جسم خود را تقویت کند می تواند کارهایی انجام دهد که دیگران از انجام آن ناتوانند فردی هم که به تقویت روح خود می پردازد می تواند کارهایی انجام دهد که دیگران از آن عاجزند. همان گونه که یک فرد غیر دینی می تواند جسم خود را تقویت نماید یک فرد غیر دین دار نیز می تواند روح خود را تقویت نماید و بدین ترتیب به قدرت هایی نیز مجهز می شوند البته روح می تواند توانایی هایی را به دست آورد که تنها با دین ممکن است ولی توانایی هایی هم هست که دین در به دست آوردن آن ها نقش لازم را ندارد هر چند همان توانایی ها در فرد دیندار با کیفیت خاصی است یعنی فرد دیندار از توانایی های خود در محدوده های خاصی استفاده می کند. ذکر این نکته نیز لازم است که امکان دارد فردی از نظر روحی به جایی برسد که دیگر این توانایی ها برایش دلبری ندارد و حتی تفکر درباره آن و تلاش برای رسیدن به آن را رهزن می داند و مانع رسیدن به کمال . در کلمات بزرگان معرفت دینی ما دیده می شود که انان داشتن برخی از این توانایی ها را فضیلتی قلمداد نمی کنند خواجه عبدالله انصاری می گوید اگر به هوا بپری مگسی و اگر بر آب روی خسی و در ادامه می گوید باید به خلق خدمت کنی تا شوی کسی . حرکت بر روی آب و یا حرکت در هوا چیزی نیست که فرد بدان رشک برد مگس هم در هوا می پرد و خس هم بر روی آب حرکت می کند ولی آن چه دشوار است خدمت کردن به خلق است. این که فرد خود را وقف خدمت به مردم کند کار آسانی نیست. این که فرد در پستی قرار گیرد که امکانات در اختیار دارد وآن را به نفع خود یا جناح و خانواده خود به کار نگیرد و از تمامی امکان خود برای خدمت به مردم استفاده کند کار آسانی نیست.
نوشته شده توسط
محمدرضا فلاح
86/10/22:: 8:30 عصر
|
() نظر