بسیاری از پدر و مادرها به علت گرفتاری های کاری یا عوامل دیگر، تصمیم می گیرند فرزند خود را به یک مهد کودک بسپارند. از اینجاست که یک سوال مهم پیش می آید. با توجه به تنوع و فراوانی مهدهای کودک، سوال مهم این است که مهدکودک خوب چه مهد کودکی است و کدام مهدکودک، برای فرزندشان خوب و مناسب است؟
پدر و مادرها برای برای انتخاب یک مهدکودک خوب، باید با توجه به سوالات زیر، مهدکودک را انتخاب نمایند. این سوالات عبارتند از:
برای رسیدن به جواب سوالات مرتبط با یافتن یک مهدکودک خوب، چندین راه هست. شما با استفاده از تمامی این راه ها در کنار هم میتوانید یک مهد کودک خوب را پیدا کنید.
اگر قصد انتخاب یک مهدکودک خوب دارید، حتما از تجربیات دیگران استفاده کنید. مسلما در میان همکاران و دوستان و آشنایان و همسایگان شما، افرادی هستند که فرزندشان را به مهدکودک سپرده اند. شما می توانید با آنان صحبت کنید و از تجربیات آنان هم در انتخاب مهدکودک و هم در نحوه تعامل با مدیریت و مربیان مهدکودک بهره بگیرید. تجربیات آنان بسیار به شما کمک خواهد کرد. شهرت و وجهه خوب یک مهد کودک، می تواند به والدین آرامش خاطر بیشتری را برای انتخاب یک مهدکودک بدهد.
یک مهدکودک خوب، حتما باید دارای مجوز از سازمان بهزیستی باشد. والدین، قبل از ثبت نام فرزند خویش در یک مهدکودک باید اولا مطمئن شوند که آن مهدکودک دارای مجوز است. والدین می توانند برای اطمینان از مجوز، از سازمان بهزیستی شهر خود استعلام کنند. هم چنین والدین می توانند از مسئولان آن مراکز بخواهند که مهدکودک مناسب را معرفی کنند. چراکه آنان بر اساس استانداردهای خود، مهدکودک ها را ارزیابی می کنند.
والدین هنگام بازدید از مهدکودک باید به دنبال یافتن چند سوال باشند.
الف: امنیت و بهداشت محیط:
امنیت داشتن مهدکودک از نظر فیزیکی و بهداشتی بودن محیط مسئله مهمی است. والدین برای اطمینان از امنیت فیزیکی و بهداشت محیط باید خودشان از مهدکودک بازدید کنند. توجه به نکات ذیل در حین بازدید ضروری است:
والدین می توانند در بازدید از مهد کودک، با توانمندی مربیان نیز آشنا بشوند. والدین می توانند از میزان تحصیلات و نوع تحصیلات مربیان بپرسند. هم چنین می توانند از سابقه حضور آنان در مهدکودک بپرسند. این سوالات به شما کمک می کند که متوجه شوید آیا مربیان مهدکودک از تخصص کافی برخوردار هستند یا خیز. هم چنین می توانید متوجه شوید که آیا مدیریت مهدکودک، نیروهای کیفی را جذب کرده است؛ یا آن که برای مدیریت مهدکودک، کیفیت نیرو مهم نیست و زود به زود مربی عوض میکند.
اگر آموزش و تحصیلات کارمندان استاندارد نیست و به نظر میرسد از آنها خیلی کار کشیده میشود یا اگر کارمندان مدت زیادی آنجا نمیمانند، این مهدکودک مناسب شما نیست.
به عنوان یک ضابط کلی می توان گفت اگر یک مهدکودک نظم کم یا مقررات سهلگیرانهای داشته باشد یا اصلاً قانونی نداشته باشد، به احتمال خیلی زیاد مهدکودک مناسبی نیست.
یک مهدکودک مناسب نسبت به مواقع بیماری فرزند دستور العمل دارد، نسبت به زمان رفت و آمد کودک دستور العمل دارد؛ نسبت به غذای کودک دستور العمل دارد، دارای یک برنامه آموزشی منظم است و…
اگر والدین مشاهده کردند که یک مهدکودک در زمان بیماری کودک هیچ توصیه خاصی ندارد، و حتی اگر کودک هم مریض شده باشد اجازه می دهند که وی در مهدکودک حضور یابد، می تواند نشانه ای بر نامناسب بودن آن مهدکودک باشد.
هم چنین اگر نسبت به غذایی که کودک مصرف می کند حساسیت نداشته باشد، نشان می دهد که سلامتی کودک برای مدیریت آن مهدکودک اهمیتی ندارد.
متن کامل را در سایت بهین یاب بخوانید
منبع: سایت بهین یاب
کلمات کلیدی: مهد، کودک، خوب، در، قم
مهد، کودک، خوب، در، تهران
مهد، کودک، خوب، در، مشهد
مهد، کودک، خوب، در، کرج
آرایش یکی از امور ضروری در زندگی بسیاری از خانم ها است. این مقاله در مورد حکم شرعی آرایش زنان است.
آرایش زنان به معنای زیباسازی چهره، مو یا ناخن زنان، از نظر شرعی احکامی دارد. آرایش زنان به خودی خود جایز است؛ اما اگر شوهر از وی بخواهد، واجب میشود و بدون درخواست او مستحب است. زنی که به مکه رفته و در حال احرام است و یا هنوز چهار ماه و ده روز از مرگ شوهرش نگذشته، نمیتواند آرایش کند. همچنین آرایش در برابر مردان نامحرم نیز حرام است.
زنان آرایشگر، در صورتی میتوانند به خاطر آرایش زنان دستمزد بگیرند که آن آرایش از نظر شرعی حرام نباشد. پوشاندن آرایش برای نماز لازم نیست و به فتوای برخی از فقیهان، آرایش زنان برای نماز، مستحب است.
آرایش به معنای زیبا کردن چهره با استفاده از مواد آرایشی، یا برداشتن موهای زائد صورت، یا پیچیدن و درست کردن موها و یا آراستن ناخنها است.
امامان شیعه، زنان را به آرایش کردن سفارش کردهاند و بر طبق روایتی، یکی از ویژگیهای زن خوب، آرایش کردن برای شوهر و پوشاندن زینت از نامحرم است.
آرایش از نظر فقهی، همان چیزی است که مردم آن را آرایش بدانند و به قول معروف همه چیز به عرف بستگی دارد. آرایش و زینت، به نسبت شخص، زمان و مکانی که فرد در آن زندگی میکند، متفاوت است. بر همین اساس است که آیت الله خامنه ای، زینت دانستن مواردی مانند تاتو کردن ابرو را به نظر عرف وابسته کرده است.
هر گونه زینت و آرایشی به خودی خود، جایز است. البته آرایش زنان با شرایطی واجب، مستحب یا حرام است:
آرایش زن برای شوهر، در صورت درخواست شوهر واجب است.
*لیست لوازم آرایشی و بهداشتی مورد نیاز روزانه دختران و خانمها
آرایش زن برای شوهر، بدون درخواست شوهر مستحب است. هم چنین در زمانی که زن از شوهر خود جدا شده است ولی هنوز شوهر حق برگشتن را دارد، آرایش مستحب است.
آیت الله مکارم شیرازی، آرایشِ گردیِ صورت و دستها تا مچ، در صورتی که بسیار خفیف باشد و مفسدهای را به دنبال نداشته باشد جایز میداند. آیت الله خامنه ای میگوید پوشاندن آرایش ملایم از نامحرم، اگر از نظر عرف زینت و آرایش محسوب شود، واجب است. آیت الله سیستانی هم معتقدند که زن باید آرایش خود را از دید نامحرم بپوشاند، حتی اگر آن آرایش کم باشد.
برخی از احکام مرتبط با آرایش زنان عبارتند از:
گرفتن اجرت در برابر آرایش، اگر برای امر حلالی (مانند آرایش زن برای شوهر) باشد، جایز است
طبق نظر آیت الله خامنه ای، آرایش کردن زن به قصد کمک به حرام (مانند نشان دادن آن به نامحرم) جایز نیست. به فتوای او، آرایش موها به سبک فرقههای ضاله نیز جایز نبوده و دستمزد دریافتی در برابر آن حلال نیست.
به فتوای مراجع تقلید، مواد آرایشی که روی پوست را میپوشانند، مانع وضو است. پس باید قبل از وضو گرفتن یا غسل کردن پاک شود. اما آرایشهایی که تنها رنگ دارد و و روی پوست را نمیپوشاند یا زیر پوست قرار میگیرد، مانع وضو نبوده و وضو با وجود آن، صحیح است.
در هنگام نماز، پوشاندن آرایش صورت، زیورآلات و مویی که با اکستنشن به مو اضافه شده، (در صورتی که نامحرم نبیند) لازم نیست؛ بلکه همراه داشتن زیورآلات برای زنان مستحب است.
قران کریم، زنان را از نشان دادن زینتهای خود به نامحرم نهی کرده است. فقیهان شیعه با استدلال به قران کریم، پوشاندن آرایش در برابر نامحرم را واجب دانستهاند. همچنین در روایات، نشان دادن آرایش زن به نامحرم نکوهش شده است.
منبع: سایت بهین یاب
کلمات کلیدی:
در زبان عربی، نام خانوادگی وجود ندارد و به جای نام خانوادگی، نام پدر خود را ذکر میکند. بنابراین یک نفر وقتی بخواهد خودش را معرفی کند به طور معمول ابتدا نام خودش را ذکر میکند و سپس نام پدرش را می گوید. مثلا عبدالباسط عبدالصمد یعنی عبدالباسط پسر عبدالصمد
اما علامه مجلسی در ابتدای کتاب بحارالانوار وقتی در صدد معرفی خود است ابتدا نام پدر خود را ذکر میکند و بعد نام خودش را.
وی می نویسد: فیقول الفقیر إلى رحمة ربه الغافر ابن المنتقل إلى ریاض القدس محمد تقی طیب الله رمسه محمد باقر؛ نیازمند به رحمت پروردگار آمرزنده اش فرزند محمد تقی-خداوند آرامگاهش را پاک گرداند- محمد باقر می گوید
و این نشان احترام وی به پدرش است.
کلمات کلیدی:
من نمیدونم شما چه تصوری از کلوب داری که دیدن یک طلبه براتون در کلوب عجیب و غریبه و ازم میپرسین که چرا اومدی کلوب. کلوب هم نمادی از دنیای واقعیه. آدمای توی کلوب را ماها هر روز در کوچه و خیابون می بینیم حالا ممکنه با اسم و مشخصات دیگه ای اومده باشه اما اینا چیزی از واقعیت و احساسات و تفکر فرد را عوض نمیکنه. اتفاقا چون این فضا مجازی هست آدما راحت تر حرف میزنن و از احساسات و باورهاشون میگن. من هم به عنوان عضوی از جامعه اومدم و در این فضا هستم. هر رفتار و انتظاری هم که از طلبه دارید در این جا ازم داشته باشید. دیگه نپرسید چرا اینجایی
کلمات کلیدی:
آیت الله زنجانی در درس خود نقل می کردند:یکى از آقایان نقل مىکرد که «در زمان رضا خان براى گرفتن جواز عمامه به زنجان رفته بودم، در منزل یکى از اعیان زنجان با رئیس یکى از ادارات که مسئول اعطاى جواز عمامه بود، مواجه شدم؛ در آنجا در باره تعدد زوجات بحث درگرفت، مىگفتند: کتبى بر جواز تعدد زوجات و کتبى بر ردّ آن نوشته شده، آن رئیس اداره مىگفت: بنظر من تعدد زوجات جایز نیست، چون آیه شریفه مىگوید: «فان خفتم الا تعدلوا فواحده» و چون نمىتوان میان همسرهاى متعدد عدالت را مراعات کرد، قهراً شرطش مفقود است و لذا در این زمان نمىتوان بیش از یک همسر داشت.
آن آقاى محترم مىگفت: احساس کردم که حرف بىربط و باطلى است، از طرفى احتمال دادم که اگر سخن او را ردّ کنم، دریافت جواز عمامه منتفى خواهد شد و به احتمال زیاد به من جواز نخواهند داد، مع ذلک پیش خود گفتم: از عمامه هم صرف نظر مىکنم ولى جواب این حرف را مىدهم. لذا گفتم: در روایت وارد شده که ابن أبى العوجاء با هشام برخورد کرد و به او گفت: در قرآن شما تناقضاتى وجود دارد (در بعضى از نقلها هم آمده که بعضى از زنادقه با مؤمن طاق أبو جعفر احول ملاقات کرده و این ایراد را با او مطرح کردند. ولى در نقل کافى و در روایت صحیحه در باره ابن أبى العوجاء و هشام آمده است) مثلًا در یکى از آیات آمده: «و ان خفتم الا تعدلوا فی الیتامی فانحکوا ما طاب لکم من النساء مثنی و ثلاث و رباع فان خفتم الا تعدلوا فواحده» از این که دو قسم مىکند و مىگوید: اگر خوف عدم رعایت عدالت بود، به یکى اکتفا شود و اگر خوف عدم عدالت نبود، به ازدواج با دو، سه یا چهار نفر مجازید، معلوم مىشود که براى اشخاص دو حالت پیش مىآید و ناظر به عالم خیال نیست، بلکه ناظر به عالم واقع است و تکلیف هر دو حالت را مشخص مىکند.
از طرف دیگر در سوره نساء مىگوید: «وَ لَنْ تَسْتَطِیعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَیْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ» شما قدرت بر تعدیل بین نساء ندارید، هر چند اصرار بر این معنا هم داشته باشید.
این دو با یکدیگر متناقضاند. هشام نتوانست پاسخ این شبهه را بدهد، مىگوید: جوابى نداشتم، به مدینه مشرف شدم خدمت حضرت صادق (سلام الله علیه) رسیدم، حضرت فرمود: هشام، چه شده که الان آمدى؟ نه وقت حج است و نه وقت عمره (معلوم مىشود که رفتن به عمره هم زمان مشخصى- مثل رجب یا رمضان- داشت)؟ جریان را براى حضرت نقل کرد، حضرت مىفرمایند: تناقضى در کار نیست، عدالت در آیه اول همان معنایى است که در صدر آیه آمده یعنى عدالت حقوقى. بدین معنا که اگر شما مىتوانید نفقه زن را اداء کنید و به او رسیدگى نمائید، مجازید که تا چهار زن بگیرید، ولى اگر نمىتوانى، حق ندارى بیش از یک زن اختیار کنى. ولى آیه دوم ناظر بر این است که شما نمىتوانى در میل قلبى بین زنها عدالت برقرار کنى، چون در اختیار شما نیست، بنابراین نفى و اثبات در آیات، به دو موضوع مربوط مىشود. چون استقامت از امور نسبى است، لذا به اختلاف موضوعات، متفاوت است.
سپس هشام جواب را براى ابن أبى العوجاء مىبرد و او مىگوید: این جواب مال تو نیست، مربوط به حجاز و یا جاى دیگر است،»
آن آقا مىگفت: ما این جواب را که دادیم، از دریافت جواز عمامه مأیوس شدیم، مع ذلک وقتى به اداره مربوطه مراجعه کردیم، خیلى احترام کردند و دستور پذیرایى دادند و با ادب و احترام جواز عمامه را صادر کردند.» این اثر مجاهده با نفس بود که علاوه بر پاداش اخروى در دنیا هم اثر داد.
کلمات کلیدی:
بسیار دیده ایم و شنیده ایم پسرانی که قصد ازدواج با دختری را داشته اند و پدر و مادر با این ازدواج محالفت کرده اند. و یا دخترانی که می خواستند با پسری ازدواج کنند اما والدین دختر با این ازدواج مخالفت کرده اند. این مخالفت ها گاه منشایی عقلانی و یا عقلایی دارد و خوب طبیعی است که این مخالفت هیچ اشکالی ندارد اما گاه این مخالفتها به دلایلی کاملا غیر منطقی و بیهوده است و این مخالفت سبب می شود که این دختر و پسر به همدیگر نرسند حال اگر این پسر و دختر به یک گناه مبتلا شوند مثلا گرفتار سایت های آلوده شوند و یا خودارضایی کنند و یا چشم چران شوند و یا خدای ناکرده به سمت رابطه نامشروع بروند گناه این همه گناه متوجه کیست؟ خود آن دختر و پسر در این میان گناهکارند اما والدینی هم که سد راه این ازدواج شدند انان نیز گناهکارند و این گناهکاری با توجه به منابع دینی ما هم کاملا روشن است. در کتاب فقهی عروه در قسمت مربوط به نکاح امده است که گاه ازدواج با یک زن واجب است . آیت الله زنجانی در توضیح این بخش می گویند:مثلًا اگر بجهت شدّت علاقه، در اثر عدم تزویج با همین زن، به کارهاى خلاف مىافتد، نکاح با آن زن بر وى واجب مىگردد. حال و در این شرایط که دختر و پسری همدیگر را خیلی دوست دارند و بنا براین عبارت ازدواج با هم بر آنان واجب است اگر کسی مانع از انجام این واجب شود او هم گناهکار است و این مانند این است که فردی بخواهد نماز واجب خود را بخواند و دیگری جلوی او را بگیرد و نگذارد که او نماز بخواند. بنابر این والدین حواسشان باشد که بی جهت گناه در نامه عملشان نوشته نشود.
کلمات کلیدی: